هركجا هستي باش عشق تو مال من است خاطر ياد تو در ياد من است چه اهميت دارد كه تو از من دوري؟ كه من اينجا تنهام؟ اين مهم است كه تو مي آيي
در شب سرد زمستانی
کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من
نمی سوزد
و به مانند چراغ من
نه می افروزد چراغی هیچ
نه فروبسته به یخ، ماهی که از بالا می افرزود
من چراغم را در آمد، رفتن همسایه افروختم
در یک شب تاریک
و شب سرد زمستان بود
باد می پیچید با کاج
در میان کومه ها خاموش
گم شد و از من جدا زین جاده ی باریک
و هنوزم قصه در یاد است
وین سخن، آویزه ی لب
که می افروزد
Design By : Pars Skin |